English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
180 strokes a minute U ۱۸۰ ضربه در دقیقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tempo U سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
tempos U سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
Other Matches
roundest U هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
round U هرروند 3 دقیقه و هرمسابقه 3روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روندها
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
minute U دقیقه
line per minute U خط در دقیقه
From moment to moment . Every minute. U آن به آن ( هر دقیقه )
hours U 06 دقیقه
half hour U 03 دقیقه
hour U 06 دقیقه
min U دقیقه
minute U : دقیقه
wait a second U یک دقیقه
whipstitch U یک دقیقه
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
watt minute U وات- دقیقه
quarter hour U پانزده دقیقه
revolution per minute U دور در دقیقه
beats U تعدادپاروزنها در هر دقیقه
beat U تعدادپاروزنها در هر دقیقه
full-time U 09 دقیقه بازی
exact sciences U علوم دقیقه
rpm U گردش در دقیقه
mathematics U علوم دقیقه
ampere minute U امپر- دقیقه
rate of fire U تعدادتیر در دقیقه
revolutions per minute U چرخش بر دقیقه
speed of rotation U دور بر دقیقه
rpm U دور بر دقیقه
rpm U گردش بر دقیقه
revolutions per minute U دور بر دقیقه
revs per minute U گردش بر دقیقه
speed of rotation U چرخش بر دقیقه
revs per minute U دور بر دقیقه
number of revolutions U دور بر دقیقه
rev U دور بر دقیقه
rotational speed U چرخش بر دقیقه
rev U گردش بر دقیقه
rev U چرخش بر دقیقه
revs per minute U چرخش بر دقیقه
rpm U چرخش بر دقیقه
rotational speed U دور بر دقیقه
number of revolutions U چرخش بر دقیقه
speed of rotation U گردش بر دقیقه
rotational speed U گردش بر دقیقه
number of revolutions U گردش بر دقیقه
revolutions per minute U گردش بر دقیقه
Wait a minute . U یک دقیقه مهلت بده
at ten minutes notice U با ده دقیقه اخطار قبلی
cyclic rate U تعداد تیردر دقیقه
cyclic rate U نواخت تیر در دقیقه
rpm U مخفف دور در دقیقه
misconduct penalty U جریمه 01 دقیقه اخراج
I will be back in 10 minutes. 10 دقیقه دیگر برمیگردم.
megacycle U یک میلیون دوردر دقیقه
it is 0 minutes past four U ده دقیقه از چهار می گذرد
subtility U نکته باریک دقیقه
wait a minute U یک دقیقه صبر کنید
game misconduct penalty U 01 دقیقه اخراج بازیگرخطاکار
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
The train was 10 minutes late. U قطار 10 دقیقه دیر رسید
major penalty U اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
minute hand U عقربه دقیقه شمار ساعت
minor penalty U خطای کوچک و 2 دقیقه اخراج
slow fire U یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
Let me think a moment . U بگذارید یک دقیقه ( لحظه ) فکر کنم
at the elventh hour U دقیقه نود کاری انجام دادن
Tell him, he needs to wait for a moment. U به او [مرد] بگوئید یک دقیقه صبر کند.
paged U تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
pages U تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
page U تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
times U زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
roundest U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
time U زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
timed U زمانی که به صورت ساعت , دقیقه , ثانیه و... بیان شود
round U روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
line printers U وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
lost ball U گوی گم شده در مسیر بازی گلف که به فاصله 5 دقیقه پیدا نشود
connects U هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
line printer U وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
connect U هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
paged U اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages U اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
intermediate contingency U قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
page U اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
moto cross U مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
it is minutes past U ساعت سه وپنج دقیقه است 5دقیقه از3 گذشته است
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
auto U توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
autos U توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
maximal oxygen consumption per minute U حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
impulse U ضربه
impulses U ضربه
shocked U ضربه
impluse U ضربه
shocks U ضربه
impact U ضربه
butting U ضربه با سر
surge U ضربه
surged U ضربه
surges U ضربه
impacts U ضربه
shock U ضربه
kick U ضربه با پا
flapped U ضربه
flap U ضربه
kicking U ضربه
collisions U ضربه
collision U ضربه
kicks U ضربه با پا
kicks U ضربه
tit U ضربه
hack U ضربه
hacked U ضربه
hacks U ضربه
thuds U ضربه
thudding U ضربه
thudded U ضربه
thud U ضربه
flaps U ضربه
kicking U ضربه با پا
double kick U دو ضربه پی در پی
kick U ضربه
kicked U ضربه با پا
push U ضربه
pushed U ضربه
pushes U ضربه
pulse U ضربه
pulsed U ضربه
butt joint U ضربه
head U ضربه با سر
kicked U ضربه
antiknock U ضد ضربه
tits U ضربه
whang U ضربه
sole of the foot kick U ضربه با کف پا
left U ضربه چپ
sole kick U ضربه با کف پا
pops U ضربه
popped U ضربه
mishit U ضربه بد
pop U ضربه
slugger U ضربه زن
shockproof U ضد ضربه
sole trap U ضربه با کف پا
shots U ضربه
shot U ضربه
yee jupkki U ضربه پا
strokes U ضربه
strikeless U بی ضربه
bonk U ضربه بر سر
bonked U ضربه بر سر
bonking U ضربه بر سر
bonks U ضربه بر سر
stroking U ضربه
stroke U ضربه
interrupter U ضربه گر
blow U ضربه
blows U ضربه
brunt U ضربه
stroked U ضربه
shock proof U ضد ضربه
tobi geri U ضربه پا در پرش
thrums U ضربه گیر
shockless U بدون ضربه
clumping U ضربه سنگین
ushiro geri U ضربه پا به پشت
tee off U ضربه محکم
tosses U ضربه بلند
tossed U ضربه بلند
toss U ضربه بلند
clumped U ضربه سنگین
clump U ضربه سنگین
traumatism U ضربه تصادم
concussion U ضربه مغزی
spot kick U ضربه کاشته
belts U ضربه محکم
belted U ضربه محکم
belt U ضربه محکم
lash U ضربه مژگان
lash U ضربه شلاق
lashed U ضربه مژگان
side foot U ضربه با کنار پا
lashed U ضربه شلاق
tossing U ضربه بلند
lashes U ضربه مژگان
lashes U ضربه شلاق
shock wave U موج ضربه
shock waves U موج ضربه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com